بازتایپ و ارسال: آرمان
۱۲ جولای ۲۰۲۳



اعلامیۀ
سازمان آزديبخش مردم افغانستان (ساما)

زمامداران آمریکائی در افغانستان باد کشتند، طوفان درو خواهند کرد!

کشور عزيز ما افغانستان در ميان سائر ملل جهان با احراز تاج آزادگی بر سرير افتخارات ملی خويش، از درخشش خوبی برخوردار بوده است.
اين نگين درخشان ثمرۀ آن مبارزات آتشين و مقاومت های خارآئين ملی و آزاديخوهانۀ مردم ماست که در طول تاريخ شورانگيز خويش در مقابل متجاوزان آزمند، همانند قله های شامخ خطۀ آبائی خود به پا ايستاده است و اين رسم را در مقابل سوسيال امپرياليسم وحشی روسی و پادوان زرخريد امريکائی آن رشادتمندانه به تحقق قرار داده است .
اين کشور و مردمان غيور آن توأم با رژيم های قرون وسطائی، استبداد خشن آسيائی در تداوم آن به زير آسياب سنگ های تنظيمی، طالبی و اکنون تحت اشغال امپرياليسم امريکا و شرکای جرم آن قرار گرفته است، اما هیچ گاهی از پا نیفتاده و جانبازانه از – هست و بود – خویش دفاع نموده است.
اکنون که طالبان، اين جاده صاف کن عساکر امريکائی، با ستم مضاعف خويش و نبود جنبش انقلابی، به بهانۀ به اصطلاح «حادثۀ ١١ سپتمبر» به رژيم مزدور کرزی و ارتش امريکا جا عوض نموده اند، امپرياليسم امريکا بنا بر اهدا ف درازمدت خويش، مزدوران آزموده و پرورش يافتۀ خود را با جمعی از اوباشان تنظيمی، تحت نام حکومت مؤقت و انتقالی، با تسليحات نظامی و حضور مستقيم خويش، به عنوان «مبارزه عليه تروريسم»، در سرزمين ما افغانستان مستقر گردانيده و کشور ما را به مستعمرۀ مقهور خود مبدل ساخته است. امپرياليسم امريکا با داشتن صد ها پايگاه نظامی در بيشتر از هفتاد کشور جهان، آنچنان که خود ادعا مي دارد، هدف آن گويا «گسترش آزادی و دمو کراسی»، «جنگ عليه تروريسم» ، «دفاع از حقوق بشر» ، «دفاع از قوانين بين المللی» و «دفاع از امنيت امريکا» است؛ يا اين که سيطرۀ بلاتنازع امريکا و انحصارات فرامليتی آن بر تمام ساحات جهان و يا هم لگدمال نمودن حق حاکميت و استقلال کشور های ضعيف تر جهان. از آنجائي که رابطۀ امپرياليسم امريکا با ملل و دول ديگر بر اساس سلطه و تابعيت قرار گرفته است، در زير پوشش نازک آزادی و دموکراسی عملی مي گردد.
روی همرفته صدور سرمايه و کالا، تمرکز توليد امپرياليسم امريکا را به نقطۀ اوج يعنی خطرناک ترين و مرگبار ترين مرحلۀ آن رسانيده است. دهشت امپرياليسم امريکا در توحش عليه دول و ملل جهان به منظور زير سلطه کشيدن تحت نام «نظم نوين جهانی»، دست يازيد ن به کشتار جمعی مردم اين سرزمين ها، نابودی محيط زيست و آلودگی آن با مواد راديواکتيو، بيولوژيک و کيمیائی، و استعمار توده های مردم جهان سوم و غارت هر چه بيشتر منابع روزمينی و زيرزمينی آنان، کنترول هر چه بيشتر منابع حياتی، بيرون کشيدن ارزش اضافی، به راه نداختن مسابقات تسليحاتی جديد و مرگ آور با رقبا ی بالقوه چون جاپان، روسيه، چين، و اتحا ديۀ اروپا و  تجاوز به کشور های مختلف، به راه انداختن و تشديد جنگ های محلی و قومی در بسا نقاط جهان و تکيۀ بيشتر بر فروش اسلحه به کشور های جهان سوم به منظور سر پا نگاهداشتن اقتصاد خود و جلوگيری از بحران های درونی خودش را عملی مي دارد. عملکرد سيستم امپرياليستی از مدت ها بدين طرف بر حسب دو پديده: يکی استعمار و ديگری جنگ به عنوان دارو های درمانی برای بيماری درمان ناپذير رکود و بحران است که به منصۀ اجراء گذاشته مي شود. دنيای سرمايه داری غرب امروز عملاً به دو بلاک اروپائی و اضلاع متحدۀ امريکا تقسيم شده است که با وجود سيستم واحد امپرياليستی، در رقابت با همديگر قرار دارند. تلاش امپرياليسم امريکا برای حفظ موقعيتش به حيث رهبر جهان سرمايه داری مورد تأیيد بازار مشترک اروپا نبوده و امريکا اتحاديۀ اروپا را به مثابه هم پيما ن مساوی الحقو ق در موضوعات بين المللی نمي داند.
از آنجائي که سرزمين ما افغانستان در منتها اليه شمال شرقی خاور ميا نه، در محل اتصال دو منطقۀ مهم نفت خيز خاور ميانه و آسيای ميانه قرار گرفته است که هر دوی آن دارای اهميت جئوپولتيکی و ستراتيژيک مي با شند؛ در اين بازی بزرگ ذخاير طبيعی نقش بزرگ داشته اند که برنامه های ساختمانی در مورد راه های ترانسپورتی )حمل و نقل) به قيمت میليارد ها دالر مصرف داشته و سرحدات متعددی را عبور می نمايد؛ که موضوع اصلی را در اين مورد، محدوديت ها و علائق جئوپولتيکی می سازد که امريکا به عنوا ن قلدر بزرگ جهانی قصد عبور از اين موانع را دارد، تا به اهدا ف شوم اقتصادی ــ نظامی خويش در سطح منطقه نائل آيد. امريکا با به وجود آوردن دولت های پوشالی و استقرار عروسک های دست آموز خود در اين ساحات، به علاوۀ مقاصد ديگر، مي خواهد تا گاز ترکمنستا ن را که از جملۀ بزرگ ترين ذخاير جهانی است و هم نفت قزاقستا ن را که بعد از خليج در مقام دوم قرار دارد، از طریق کم مصرف ترین راه، یعنی قلمرو افغانستان و با تحکیم ادارۀ استعماری خود، توسط پايپ لاين به اسلام آباد و بنادر "گوادر" و کراچی وصل بدارد. بدين ترتيب، افغانستان يک بار ديگر در چنگال امپرياليسم امريکا قرار گرفته و در عرصه های سياسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی می خواهد آن را زير سلطۀ خويش نگه دارد تا باشد خلق غيور و تسليم ناپذير ما را ذليل، حقير و سرانجام اسير خويش سازد.
از آنجائي که سيستم استعماری امريکا و متحدينش جهت حفظ حاکميت خويش به پاسبا ن ضرورت دارد، در کشور ما نيز وطنفروشان حرفه ئی را جهت وصول به اهداف خويش، به مثابۀ ابزار تجاوزکارانۀ خويش مورد استفاده قرار داده است. امريکوفيل ها [امریکا دوستان/ امریکا پرستان] بيشتر از حاکمان امريکا همانند سگ صفتان خلقی ـ پرچمی، کاتوليک تر از پاپ اند؛ و در اين راستا با جمعی از اخوانی ها، مسابقۀ خدمت گذاری و پایدوی داده اند، تو گوئی که جبروت امريکا برای هميشه پايدار خواهد ماند. زهی حماقت اجنبی پرستانه!  
استعمارگران امريکائی برای حفظ تسلط همه جانبۀ خود در افغانستان، علا وه بر طبقات استثمارگر کهن، به يک پايگاه اجتماعی جديد از بو رژوازی کمپر ادور که مستقيماً وابسته به سرمايۀ استعماری است، نيازمند اند. به همين گونه برای حفظ تسلط فرهنگی و ایدئولوژيک خويش، به پايگاه فرهنگی ضرورت دارند. و اين روشنفکر استعمارزده است که پيش قراول فوج اشغالگر امريکا و متحدان آن قرار گرفته و هردم افکار آنها را قی مي د ارند، غافل از اين که استعمارگر امريکائی هرگز پايه و اسا س اقتصادی جامعۀ خو د را به مستعمره اش نمي دهد. بدين ملحوظ، متناسب با آن، فرهنگ بورژوازی، به خصوص د ر جامعۀ ما که فاقد زيربنا ی مناسب آن است ، نمي تواند پا گيرد؛ و به منظور محو نمودن فرهنگ اصيل و آزاديخواهانۀ ما، به پخش و توسعۀ فرهنگ استعماری پرداخته، از طريق ايجاد مؤسسات تعليمی، دادن بورس ها، پخش نشرا ت و... مبادرت می ورزد. امپرياليسم توحش گستر امريکا با همکاری متحدان خويش چندين گروهک را تحت نام دموکرا سی خواهی و ايجاد جامعۀ مدنی به وجود آورده و تمويل مي دارد، که اکثريت اين ها افراد ابن الوقت، معامله گر و سرخوردۀ سياسی بوده به منظور آرايش دادن رژيم پوشالی و توجيه سياست های امريکائی به وجود آمده اند تا از اين طريق توانسته باشند اذهان عامۀ توده ها را به انحراف بکشانند و همچنان در آينده از آ نها به صفت مهره های بعدی استفاده به عمل آورند. امريکائی ها و متحدان شان از اين گروهک های ساختۀ دست خويش به منظور شناسائی و کشف سازمان ها و هسته های اصيل انقلابی استفاده می برند تا در موقع مساعد، سازمان های انقلابی را تجزيه و سرکوب نمايند. برداشت های مقطعی عده ای از افراد ظاهر بين و خوش باور نسبت به اوضاع تبدار کنونی همانند يخ زير آفتاب را مانند است، غافل از اين که هيچ گاهی نمي توان در مدرسۀ ستم، درس فضيلت آموخت.
اقدامات رژيم در مورد خصوصی سازی، ايجاد "بازار آزاد"، غصب تصدی های دولتی، اخذ ماليات، طرح قوانين جديد، خرابی وضيعت زندگی مردم و به ويژه موجوديت طبقات ستمکش، ترويج فساد، رشوت، قوم گرائی، تنظيم بازی، غرب گرائی، توشيح قانون مطبوعا ت و غوغای آزادی بيان، به وجود آورد ن نشرات وابسته به نها د های خارجی؛ اين ها همه مشاکلی اند افزون بر مشکلا ت قبلی که «درد آ ن بيشتر از پنديد گی آن» خواهد بود .
ترفند های طرح قانون اساسی و انتخابات در متن چنين رژيمی جز مصروف ساختن عده ای از افراد سنگين مغز و مزد بگير، کاری را از پيش نخواهد برد. وخامت اوضاع سياسی- نظامی ناشی از دست اندازی های علنی و پنهان سياست گذاران امريکائی است تا از آب گل آلودي که خود خلق کرده اند، غرض افزايش و جا به جائی نيرو های نظامی، ساختن پايگاه جديد در مناطق حساس کشور، وخيم سا ختن اوضاع نظامی جهت دائمی نمودن حضور قوای نظامی خویش و موجه جلوه دادن آن در اذهان عامۀ جهانی، سوء استفاده نمايند. چه امپرياليسم امـــريکا دست به توطئه های جديد بزند و مهره عوض بدارد و يا اين که امپرياليست های رقيب امريکا دسته های مزدور ديگری را سرهمبند ی و مطرح بدارند، مبارزۀ مردم شجاع و وطنپرست افغانستان تا رسيدن به آزادی و عدالت اجتماعی ضروتاً ادامه خواهد يا فت.
سازمان آزاديبخش مردم افغنستان (ساما) با تأکيد بالای اصل تأمين عدالت اجتماعیي که منا فع تمامی مردم ستمد يدۀ ما را احتواء بدارد، توأم با تساوی حقوق همۀ مليت ها، با درک نياز های تکاملی جامعه و به پاس خون های پاک شهدای راه آزادی و با الهام از پايمردی ها و جانبازی خلق ستمکش افغانستان، متعهد در امر به جا ماندۀ ايشان، با پيگيری ادامه خواهد داد. حالت به وجود آمدۀ فعلی، بنا بر برداشت های مقطعی عده ای، خيلی زود در مقابل آفتاب حقيقت خود را خواهد باخت؛ و بار ديگر جنبش های ميهنی و اين بار ضد امريکائی با خواست های دموکراتيک هنگامه پرداز خواهند شد. چيزي که در اين جا قابل ذکر است، چگونگی کار تدارکا تی و آما دگی گرفتن جهت رهبری، استحکا م و تثبيت آن با ديد علمی خواهد بود تا نيرو های ملی ـ انقلابی که در بطن جامعه به طورعينی وجود دارند و رسالت دار حل قضيۀ استعماری در جامعه مي باشند، و هم اکنون به طور عاجل و فوری وظيفۀ روشنگری، سازماندهی و بسيج مردم را روی يک برنامۀ دقيق به دوش مي کشند؛ بتوانند در امر پيشبرد مقاومت ضد استعماری با اطمينان گام بردارند .
شرارت امپريا ليسم امريکا در ستمگری آن قدر به نقطۀ اوج خود رسيده است که حال ديگر بايد فرود آيد ؛ و اين فروکش اضمحلال امپراتوری امريکا را در سطح جهانی نويد خواهد داد. رژيم کرزی که بسته بندی آن با يک فشار قوی خارجی از آن سوی ابحار صورت گرفته است، هيچ نوع ربطی با مردم غيور و زحمتکش افغانستان نداشته، دولتی است دست نشانده، مطيع و فرمانبدار امريکا و انگليس و حافظ منافع آنها. بافت رژيم کنونی نوعی از حاکميت فئودال – کمپرادوری را به نمايش گذاشته است که در آينده ديده شود که حکام امريکائی کدام جناح های قدرت را ضعيف ساخته و ديگری را بر سرير قدرت خواهد نشاند. تنها راه جلوگيری ازهمچو رژيمی، نه بی تفاوتی و نه تسليم طلبی، نه عقب نشينی صوفيانه و نه کوتاه آمدن و توجيه اعمال رژيم و خاک پاشيدن به چشم مردم؛ بلکه ارائۀ يک تحليل علمی، روشن ساختن اوضاع کنونی در جهت مقاومت در مقابل رژيم و پيدا نمودن الترناتيو های علمی، انسانی در هر برهه ای از مبارزۀ روزمره و دائمأ اوج گيرنده است.
سازمان ما به مثابه يک سازمان انقلابی و ميهن دوست از بدو ميلاد پرآوايش، شهدای بزرگی را نثار راه رهائی ميهن و هم ميهن نموده است که از نگاه تفکر و عمل، و هم از لحاظ منافع ستمکش ترين طبقات، در تعارض خونين با استعمار و ارتجاع قرار داشته است؛ حساب آن از ريشه با استثمارگران بومی و استعمارگران خارجی با موج هائی از خون پاک شهدای سامائی و جنبش انقلابی کاملاً از هم جدا گرديده است.
بناءً به هيچ عنوانی و تحت نام هيچ نوع توجيهی، نمی تواند با چنين رژيم مزدور، دست نشانده و بنياد وحشی آن در ضديت قرار نداشته باشد. و سرانجام سازمان ما و ملت قهرمان افغانستان با پيشروی دليرانه عليه اشغالگران، از خلال موانع و مصائب با قامت بلند به پيروزی نائل خواهند آمد.

چنین روزی هرگز دور نیست!
مردم غیور و زحمتکش افغانستان!
بزرگان عزیز!
روشنفکران میهن پرست!
خواهران مبارز!
کارگران و دهقانان باشهامت!
کسبه کاران!
کارمندان دولتی!
نظاميان شرافتمند!
نگذاريد که خرگاه دشمنان وطن پرجمع و جوش و خيمه گاه آزادگان خموش باشد. همه با هم با وحدت عمل و نظربا استفاده از معقول ترين راه های مبارزاتی درفش آزادی خواهان را بلند نگه داشته، نگذاريم که اوباشان اخوانی و تکنوکرات های مزدور ثمرۀ مجاهدت ها و جانفشانی های خلق ما را همانند گذشته به يغما ببرند و قيامت ديگری را بالای ما فرود بياورند؛ و بار ديگر به جهانيان نشان دهيم که افغانستان سرزمين عقابان تسليم ناپذير و خصم سوز است.

درود بر روان پاک شهدای راه آزادی!
مرگ و نفرين بر امپرياليسم اشغالگر امريکا!
مرگ بر رژيم مزدور و سر به فرمان امريکا!
جاويد باد وحدت رزمندۀ خلق ها و اقوام کشور!
يا مرگ يا آزادی!
سازمان آزديبخش مردم افغانستان (ساما)

ثور ۱۳۸۲ شمسی